محل تبلیغات شما

کاش می‌شد به آدم‌ها فهماند که احساسات درونی ما نسبت به اطراف و اتفاقات هیچ ربطی به آنها ندارد؛ حتی اگر این احساسات را جایی نوشته باشیم؛ و مخصوصاً اگر این نوشته‌ها را در اختیارشان نگذاشته باشیم و خودشان رفته باشند محض کنجکاوی خوانده باشند.

اگر من احساس درونی منفی‌ای نسبت به کسی داشته باشم، تا زمانی که موجب آسیب به او نشده باشم، احساسم به خودم مربوط است. خودم باید با آن کلنجار بروم، چه بخواهم در دلم نگهش دارم و بابتش غصه بخورم و مرثیه‌سرایی کنم و چه بخواهم کنارش بگذارم. همه‌اش به خودم و درون خودم مربوط است. همۀ اثرات مثبت و منفی‌اش مال خودم است.

آن شخص اگر با کنجکاوی خود متوجه این احساس شده باشد، حق ندارد بابت این احساس منفی من را مجازات کند یا به من آسیب بزند یا من را مقصر بداند. مخصوصاً اگر من خودم این احساس منفی را در اختیارش نگذاشته باشم. علاوه بر اینکه این کارِ خودش غیر اخلاقی است، باید دانست هیچ‌کس حق ندارد احساسات درون دیگری را کنترل کند. حتی اگر نیتش خیر باشد و برای او سعادت بخواهد یا بخواهد او را تربیت کند و قصدش این نباشد که بابت احساسِ منفیِ آن آدم از او انتقام بگیرد. علاوه بر این، حقیقت آن است که هیچ‌کس حق تربیت کردن هیچ آدم بالغ دیگری را ندارد. آدم‌ها از کجا می‌دانند که از بقیه بهترند و حق دارند آنها را تربیت کنند؟ 

 

 

و او» با این رفتارهایش فقط خود را پیش من کوچک و کوچک‌تر می‌کند.

سروکله‌زدن با یک کلاس‌اولی!

بزرگ شدن: گول نخوردن

رها باش از آدم‌ها

حق ,احساسات ,ندارد ,کند ,تربیت ,درونی ,این احساس ,چه بخواهم ,مال خودم ,اگر من ,را در

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دلنوشته ی برومند بیت های سوخته